سازگاری روانی با سرطان و تأثیر آن بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان
doi: ۱۰.۱۸۵۰۲/ssu.v۳۱i۱۲.۱۴۹۷۸

سرطان پستان در طی 15-10 سال گذشته بهعنوان شایعترین بدخیمی در زنان شناخته شده است. روند مزمن و مشکلات جانبی گسترده ناشی از این نوع از سرطان موجب میشود که سطح کلی کیفیت زندگی این بیماران به شدت کاهش یابد که کیفیت زندگی این بیماران، نتیجه تعامل متغیرهای جسمی و روانی-اجتماعی است. لذا فلاح و همکارانش، مطالعه ای با هدف بررسی راهبردهای سازگاری روانی با سرطان و تأثیر آن بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام دادند و نتایج آن را در ماهنامه علمی پژوهشی-دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، در سال 1402 به چاپ رسانیدند. این مطالعه توصیفی بر روی 240 بیمار مبتلا به سرطان پستان انجام شد. نتایج مطالعه نشان داد که ناامیدی و دلمشغولی نگران کننده، میانگین امتیاز کلی کیفیت زندگی را بطور معناداری کاهش و نیز روحیه مبارزهطلبی، اجتنابشناختی و تقدیرگرایی، کیفیت زندگی را بطور معناداری افزایش داد.
بهطور کلی، راهبردهای روانی مقابله با سرطان در مجموع 59 درصد از تغییرات کیفیت زندگی را در بیماران مبتلا به سرطان پستان پیشبینی کرد و بهمنظور ارتقائ کیفیت زندگی بیماران لازم است راهبردهای سازگار مقابله با سرطان مانند روحیه مبارزهطلبی و اجتناب شناختی به آنها آموزش داده شود.
نظر شما :