دیدگاه تجربه گران بهبود یافته

تعداد بازدید:۱۱۳
دیدگاه تجربه گران بهبود یافته

دلنوشته؛

سرطان آمده بود که مرا از پا درآورد! اما من به جای آنکه قالب تهی کنم و همه چیز را تمام شده بدانم، فهمیدم که باید خیلی زود خودم را جمع و جور کنم و قدر لحظه لحظه ی زندگیم را خیلی بیشتر از قبل بدانم و نسبت به مسائل مختلف سخت نگیرم.

خاطرات تلخ گذشته را روانه ی زباله‌دان افکارم کنم، دنیا را با تمام مشکلات کوچک و بزرگش زیبا ببینم و در مواجه با سرطان نه تنها در تلاش برای دستیابی به سلامت جسم، بلکه برای تغییر دادن عادات اشتباه گذشته نیز در تکاپو باشم.

و این گونه بود که نگاهم نسبت به دنیا و آدم‌هایش تغییر کرد و من از تجربه ی آن نگاه، مسرور و متعجب بودم.

از زاویه ی دیدِ آن نگاه مهربان، آنقدر زیبایی و خوبی در این دنیا وجود داشت که با فکر کردن و توجه به آنها و خوب دیدن آنها دیگر وقتی برای فکر کردن به سرطان باقی نمی‌ماند.

در آن روزها، من در حال نبرد با یک امپراتوری بزرگ بودم و به راستی که استقامت در مقابل موج‌های عظیم و پرقدرت طوفانِ سرطان بسیار سخت بود و سخت‌تر از آن، رفتن به جلو، در جهت مخالف آن طوفان، برای رسیدن به ساحل امن سلامتی.

و به حق که این، کار ساده‌ای نبود.

پابرجا ماندن بر این تصمیم، با پاتک های هر روزه و هر لحظه ی سرطان بسیار دشوار به نظر می‌رسید.

اما نه آن قدر دشوار که نتوان انجامش داد و بی‌خیال زندگی شد.

پس تو هم بیخیال زندگی نشو!

 گذشته را رها کن و آن را بگذار برای همان گذشته. ذهنیتت قربانی بودن را از خودت دور کن و با عزت نفس، چون یک فرمانروای هوشیار و مقتدر، پیش برو.

فرمانروایی که قدرت تسلط بر افکار و باورهای سرزمین درونِ خود را دارد و نقش اصلی زندگیش را خودش بازی می‌کند.

کبری علیزاده

نویسنده کتاب « با من همراز شو!»

  • ما در مرحم سرطان را تجربه کردیم و می توانیم شما را یاری دهیم.
  • شماره تماس: 66404020-021        09354673659        09037524222